باز هم ضرب و شتم شدید چند زن در اتوبوس به دلیل بد حجابی | رقاصی از سر لجبازی | بدنمان کبود شده بود
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۴۹۲۲۷
به گزارش همشهری آنلاین، کریمزاده زن معلم یزدی یکی از زنان ماجرای شامگاه ۱۹ دی ۱۴۰۱ در اتوبوس شهری یزد درباره جزئیات حادثه ضرب و شتم خود و مادرش به خبرنگاران، اظهار کرد: حادثه ساعت هفت شب در ۱۹ دی ماه در منطقه آزاد شهر یزد در اتوبوس مسیر میدان امام علی (ع) به سمت آزادشهر در قسمت گلستان شرقی اتفاق افتاد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دختران بعد از ما در مسیر خیابان سوار اتوبوس شدند، در حالی که در آن حوالی یک دبیرستان دخترانه و در جوار آن نیز یک باشگاه ورزشی هست، چون خارج از وقت مدرسه (شب) بود و دختران لباس مدرسه به تن نداشتند و حجاب نامناسبی هم داشتند، احتمال میدادیم از باشگاه بیرون آمده باشند.
یکی از دختران که کشف حجاب کرده بود در حال عبور از کنار مادرم در راهرو اتوبوس بود و مادر من به او گفت «خوشگلم شالت را سر کن» و او گفت «چشم و ببخشید» و شال را پوشید و رد شد.
ولی یک دختر دیگر که شاهد ماجرا بود از روی لج بازی شالش را درآورد و نگاهی به ما انداخت که عکس العمل ما را ببیند. مادر من به او نیز با زبان خوش گفت «دخترم شالت را سر کن» و او در پاسخ به مادر من گفت «به شما ربطی ندارد و به خودم مربوطه».
دختران به آخر اتوبوس رفتند و با ایجاد سر و صدا، هلهله کنان و دست زدن به رقاصی نیز پرداختند در حالی که هیچ کدام از مسافران و رانندگان اعتراضی به آنان نکردند.
باز مادرم به دختران گفت «یک کم شخصیت داشته باشید و سرو صدا نکنید و نرقصید»، ولی آنها ناگهان به چادر ما فحشهای رکیک دادند و به فحاشی خود نسبت به چادر ما ادامه میدادند.
ما حرفی درباره چادر پوشیدن به آنها نزده بودیم، ولی آنها به چادر ما توهین و فحاشی میکردند.
چون همه دختران با هم سر و صدا و فحاشی میکردند و وسط حرف مادرم میپریدند؛ من بلند شدم و به طرف آنها رفتم تا صدایم به آنها برسد. گفتم «مادر من درباره چادر حرفی به شما نزده که این گونه فحش میدهید و مادرم فقط به شما گفت در اتوبوس جای رقاصی و سر و صدا کردن نیست».
حدود دو سه ایستگاه در حال عبور اتوبوس در خیابان این ماجرای فحاشی دختران ادامه یافت و من یک عکس نامحسوس از آنها گرفتم که متوجه نشوند، ولی بعد متوجه شدم عکس واضح نیست و تار افتاده است و هیچ فیلمی هم نگرفتم.
بی تفاوتی رانندهراننده که بیتفاوت به حرکت خود ادامه داده بود و در آینه اتوبوس ماجرا را مشاهده میکرد، در یک ایستگاه در مسیر توقف کرد و به حرکت خود ادامه نداد در حالی که حتی از جای خود بلند هم نشد تا به هتاکان هشدار دهد و یا اعتراضی نماید که ماجرا تمام شود.
یک دختر به طرف ما آمد و گفت «از کجا میدانید ما دانش آموز هستیم؟» و من در حالی که میخواستم از مادرم محافظت کنم دو دستم را دور مادرم حلقه کرده بودم و در یکی از دستهایم گوشی موبایل بود. دختر پرسید «آیا شما از ما فیلم گرفتید؟» و من جواب دادم «فیلم نگرفتیم»، ولی مادرم برای اینکه آنان دست از لجبازی بردارند و کمی به اشتباهشان و عواقب آن فکر کنند، گفت «بله از شما فیلم گرفته شده و فردا به مدرسه شما میآییم».
در همان لحظه همه آن هفت یا هشت نفر به سمت ما حمله ور شدند تا گوشی را از من بگیرند، چون من در حال محافظت از مادر بیمار خود بودم که در همان لحظه یکی از دختران چنگ زد و گوشی و پول که دستم بود افتاد و آنها برداشتند، من هم متقابل دستم را به سمت گوشی خود بردم تا آن را پس بگیرم.
دو سه نفری من را هل دادند و من روی یکی از صندلیهای اتوبوس پرت شدم و سپس، چون ضربه سنگین بود از روی صندلی به کف اتوبوس افتادم.
در این لحظه از بیتفاوتی مردم و راننده بسیار ناراحت شدم و چندبار جیغ زدم در حالی که من در یک قدمی راننده در کف اتوبوس افتاده بودم، چون ما چند دقیقه قبل از آن، خود را برای خروج از اتوبوس و پیاده شدن در ایستگاه مقصد آماده کرده بودیم تا پیاده شویم و این ماجرای ضرب و شتم در حال توقف بیدلیل راننده در ایستگاه اتفاق افتاد.
مادر من به سمت دختران رفت تا موبایل من را از آنان بگیرد و من نیز در حالی که پس از افتادن درد شدیدی را در بدن خود احساس میکردم از جای خود برخاستم و به راننده اتوبوس ملتمسانه گفتم حرکت کن، چرا توقف کردهای؟ ما در ایستگاه بعدی پیاده میشویم.
به راننده گفتم شما از اول اشتباه کردید که آنان را در حالی که بدحجاب و یا کشف حجاب کرده بودند در ایستگاه سوار کردید و پس از رقاصی و فحاشی به آنان اعتراضی هم نکردید و الان هم پس از افتادن من کف اتوبوس هم اعتراض نکردید؟، راننده گفت «به من ربطی ندارد» و من به راننده گفتم «شاید نتوانم آن دختران را پیدا کنم، چون نمیشناسم، ولی شما را میشناسم و شماره اتوبوس شما را مینویسم و شکایت میکنم، مطمئن باش جریمه میشوی». راننده گفت «هر کاری میخواهی بکن».
هیچ مسافری از ما حمایت نکردراننده خیلی بیخیال بود و حتی نه اعتراضی کرد و نه به پلیس زنگ زد. فقط من ملتمسانه از او خواسته بودم تا به راهش ادامه دهد تا در ایستگاه بعدی به همراه مادرم پیاده شویم.
هیچ یک از مسافران هم از ما حمایت نکردند و اعتراضی هم نکردند. من، چون لنگ کفشم از پا بیرون افتاده بود دنبال آن میگشتم، ولی آنان اجازه نمیدادند که لنگ کفشم را پیدا کنم. در حالی که هنوز مادرم در حال تلاش برای پس گرفتن گوشی از آنان بود.
یک دختر دیگری که همراه آنان نبود و یکی از مسافران اتوبوس بود، احساس کردیم در حال فیلم گرفتن است که به او گفتیم تا از این کار خودداری کند و اگر فیلمی گرفته پاک کند، ولی او گفت فیلمی نگرفته است.
مادرم گوشی را از آنان گرفت، ولی هنوز گارد گوشی در دست آنان باقی مانده بود، گارد گوشی را با دندان پاره کردند و تهدید میکردند گوشی من را مجدد میگیرند و میشکنند، دختران، چون هنوز در حال فحاشی و زیاد تهدید میکردند و نیز راننده هم چنان در ایستگاه بیدلیل و بیتفاوت نسبت به ماجرا توقف کرده بود و به درخواست ما برای ادامه مسیر هم توجه نمیکرد، برای حفظ جانمان پیاده شدیم، یکی از دختران روی پله پایینی خروج اتوبوس ایستاد و باز به چادر ما و ستاد امر به معروف فحش داد.
پس از پیاده شدن ما و فحاشی مجدد دختران، راننده حرکت کرد و به مسیر خود ادامه داد و من پابرهنه به همراه مادرم به خانه رفتیم، پس از رسیدن به خانه به همراه برادرم برگشتیم و راننده را پیدا کردیم و کفش خودم را از او دریافت کردم.
برخی کانالها به اشتباه در چند روز اخیر نوشته بودند که ما را از اتوبوس بیرون کردند در حالی که ما خودمان پیاده شدیم، من و مادرم بدنمان کبود شده است و هنوز حال عمومی ما خوب نیست.
پس از ماجرا در مشورت با یکی از خویشاوندان خودمان تصمیم گرفتیم به ستاد امر به معروف و نهی از منکر برویم و شکایت خود را تحویل دهیم و به پزشک قانونی و آگاهی هم مراجعه کردیم.
مطالبه ما این است که چرا اینقدر برخی بیتفاوتند؟ و اگر ناموس خودشان هم بود اینگونه ساکت مینشستند؟ دلیل بیتفاوتی عدهای از مردم از ترس ضرب و شتم و یا فحاشی به آمران معروف است.
پرونده به دادگاه رفته است، هم ستاد امر به معروف و هم در فضای مجازی و هم مردم خیلی از ما حمایت کردند و باعث شد کار سریعتر راه بیفتد.
۲۰ دی که شکایت کردیم از هر جایی که به این موضوع برای پیگیری مربوط میشد از جمله حمل و نقل، شورای شهر به ما زنگ زدند.
سخن من با افرادی که هنوز در زمینه امر به معروف و نهی از منکر مطالبهای ندارند این است که شاید راوی حادثه بعدی شما باشید.
راننده به حراست حمل و نقل گفته من طرفین نزاع را جدا کردم، که اصلا این طور نبود و وقتی برای گرفتن کفشم نزد راننده رفتیم به برادرم گفته «ترسیده بوده و فشار خونش پایین افتاده بوده است و سرویس بعدی را در مسیر لغو کرده است».
درخواست من این است که قانون حجاب فقط اجرا شود و اقدام بزرگی انجام بدهند، اگر راننده یک تذکر ساده داده بود این اتفاق نمیافتاد، زیرا راننده اتوبوس باید حافظ جان مسافران باشد.
من و مادرم کوتاه نمیآییم تا مطالبه گری ما به جایی برسد، زیرا ما صرفا شاکی نیستیم بلکه مطالبه اکثر مردم این است و همه مردم خواستار حجابند و بیتفاوتها فقط از ترس است در حالی که در قلبشان از بد حجابی خوششان نمیآید.
خیلی از مردم که ماجرا را شنیده بودند، در تماس با ما و نیز در فضای مجازی خیلی حمایت کردند که از همه آنان تقدیر میکنیم.
مطالبه دیگر ما این است که اگر رانندگان اتوبوس و تاکسی و اصناف بیتفاوت نباشند، افرادی مثل ما مورد ضرب و شتم قرار نمیگیریم.
سخن پایانی من و دیگر بانوان دغدغهمند یزدی این است که ما از نسل فاطمهایم و درباره رفع فساد از جامعه سکوت نخواهیم کرد.
کد خبر 734972 منبع: فارس برچسبها استان یزد زنان - حجاب اتوبوس - شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه زنانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: استان یزد زنان حجاب اتوبوس شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه زنان امر به معروف راننده گفت چادر ما ضرب و شتم بی تفاوت مادر من او گفت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۴۹۲۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مماشات کنیم مقابله با بی حجابی سخت تر می شود
به گزارش خبرنگار مهر، زهره سادات لاجوردی، در رویداد دختر ایران که رویدادی برای روایتگری پیشرفت ایران است، افزود: در سال ۱۴۰۱ دیدیم که ۳۸ هزار دروغ تنها در زمینه اعتراضات و اغتشاشات مهسا امینی ایجاد شد. تمام مستندات این دروغها موجود است اما متأسفانه گاهی تا دروغ این رسانهها اثبات شود؛ آثار و لطمات زیادی را برای جمهوری اسلامی به وجود آورد.
دشمن برای ما خوابها دیده است
نماینده مجلس گفت: اگر کم کاری کنیم و نتوانیم به خوبی روایت کنیم دشمنان برای ما خوابها دیده است اگر یک بار شکست خورده باشد؛ اما روز و شب در فکر راهاندازی شبکههای ضد انقلاب و معاند است. شبکههای تبلیغاتی که ۲۴ ساعته یک جنگ ترکیبی را به راه انداخته است.
لاجوردی افزود: دشمنان در تلاش هستند تا ذهن جوانان ما را به شبهات و دروغها آلوده کند و این وظیفه ما است که ذهن جوانان را از آلودگیها و این شبهات پاک کنیم.
نماینده مردم تهران در مجلس گفت: برای کار معلمان و مربیان پرورشی حتماً باید آمادگی کامل داشته و به روز باشند. آنان باید بتوانند یک رابطه مستمر و پایدار ایجاد کنند. فرزندان ما ۱۲ سال با آموزش و پرورش همراه هستند؛ در حالی که اگر خوشبینانه نگاه کنیم تلاش مدرسه تنها این است که دانش آموزان به دانشگاههای برتر راه پیدا کردند.
مماشات با بی حجابی، مقابله با بی حیایی را سختتر میکند
لاجوردی با طرح این سوال که تربیت و تبیین موضوعات از سوی مربیان چگونه باید باشد، افزود: باید تبیین و تشریح موضوعات با ارزشهای دینی ما همراه باشد. ضمن اینکه روایت صحیح را ما باید به موقع ارائه کنیم.
وی با بیان اینکه در سالهای گذشته دشمن به هنگام بروز فتنه به سرعت اقدام به شبهه پراکنی کرد، گفت: متأسفانه تا جبهه انقلاب اقدام به روشنگری کند؛ دشمن به بسیاری از اهداف خود رسید. متأسفانه مماشاتی که با بیحجابی و بی حیایی صورت گرفت کار را برای مقابله با بیحجابی و بی حیایی سختتر کرده است.
لاجوردی خاطر نشان کرد: قانون حجاب و عفاف به زودی تصویب میشود اما حمایت مردم از فراجا میتواند کاری کند که جامعهای در شأن ایرانیان داشته باشیم.
کد خبر 6088369 علی قدمی